از کله کندن گرگ باید آموخت!
فرهاد فرهاد

 

صلح میباشد سلاح رادمردان بزرگ

از زبونان صلح جویی قصه ناباور است

از دهان توپ جستن راز اصلاح بشر

دفع بیماری طلب کردن ز کام اژدر است

در این اواخر سران کشورهای مهاجم و توسعه طلب به نسبت تن ندادن دوستان دیروزی شان در رابطه به غارت ثروت های مادی و معنوی کشورهای منطقه از جمله شرق میانه به خشم آمده میخواهند بخاطر پنهان نمودن جنایات خونین گذشته خویش در ظاهر امر بالای اعمال ننگین سه دهه گذشته بخصوص قریب به سیزده سال اخیر خط بطلان بکشند تا بتوانند بهانه ای را غرض نصب سیاه ترین افراد که سالهاست به امر ادارات استخباراتی کشورهای منطقه و جهان از جمله آی. اس. آی، ایران، سعودی، یک عده کشورهای خلیج، بریتانیا و حمایت سیاه سیل خون را در کشور ما جاری و بزرگترین جنایت را بر ملت ما روا داشته و میدارند بر فرق ده ها میلیون مردم یکبار دیگر نصب تا کشور عزیز ما را به سوی نابودی ابدی سوق نمایند.

خواستم یکی از واقعات تاریخی و خونین امضاء خط دیورند را که با بازیهای خونین امروز شباهت داشته که منجر به موافقه 1880 و بعدها قرارداد 1893 امضاء خط دیورند گردید چند نکته مختصر آنرا خدمت خوانندگان گرامی یادآور شوم.

بعد از ختم دو جنگ دولت انگلیس و افغان، دولت انگلیس در ساحه سیاست بین المللی تقریبا تنها مانده بود و از قوای بزرگ روس در خشکه بیم داشت و افغانستان در تعین سیاست و سرنوشت کشورهای آسیای وسطی یا میانه عامل مهم به شمار میرفت مگر عبدالرحمن خان از آغاز ورود خویش به افغانستان در مقابل سیاست مزدورانه انگلیس با وجود فتوحات ملی مردم افغانستان و شکست انگلیس لغزیده بود و این لغزش تا آخر دوام نمود. انگلیس هنگام فراغ از تشویش روسها برای تضعیف کردن مردم افغانستان از استعمال هیچ وسیله دریغ نمیکردند تا مقاومت بر آنها معدوم گردد.

از همین سبب بود که از یکطرف پیشاور کاکرستان و تیرا را به آشیانه شورشیان فساد برای تولید اغتشاش افغانستان مبدل ساخته و گماشته گان گوش به فرمان خویش را با پول و اسلحه داخل افغانستان وقتاً فوقتاً فرستاده به تحریک شورشها می پرداختند تا دولت مرکزی را تضعیف نگاهدارند و از جانب دیگر فیودالها و افراد برگزیده خویش را در داخل کشور تحریک به اغتشاش مینمودند. تا اینکه دولت انگلیس سردار محمد ایوب خان را از کشور ایران محبوس گرفته در شهر لاهور مقیم ساختند تا امیر عبدالرحمن را به تهدید همیشگی قرار دهند.

دولت انگلیس به سردار محمد ایوب خان، سردار محمد هاشم خان و سایر متعلقین آن ماهوار بیست و سه هزار کلدار مصرف می پرداخت، از هند برتانوی مجلات، کتاب ها، وسایل نشرات و نقشه های خرافاتی سیل آسا به افغانستان انتقال داده میشد. این کار آنها مردم بخصوص نسل جوان را در بین الهام اساطیر فالگیری سحر و جادو غوطه ور میساخت و همچنان مرض کولرا همیشه از هند به افغانستان وارد میگردید و مردم ما را درو میکرد. در سال 1892 تنها از یک کندک شش صد نفری عساکر متعلق به سردار عبدالرحمن خان والی قندهار سه صد و بیست و نه تن آن تلف گردید. سران انگلیس به واسطه جاسوسان محلی خویش اختلافات قومی، مذهبی، سمتی، لسانی را دامن میزدند اما امیر عبدالرحمن خان با وجود مشاهدات خشم مردم افغانستان و قبایل آزاد با نشر کتاب ها خود را سایه خدا و حامی شریعت و مجاهد دینی معرفی میکرد از بی وفائی و غداری دولت انگلیس و دشمنی او با اسلام سخن میگفت. امیر مجرمین محکوم به اعدام را در کابل به این بهانه سر میزد که گویا وی در وقت شام از سرک مقابل سفارتخانه انگلیس عبور کرده و یا از دروازه وی خط انگلیسی بدست آمده.

تا اینکه در سال 1885 فضای سیاسی بین دولت روس و افغانستان در امور سرحدی تاریک و خطر مجادله نظامی محتمل گردید حکومت انگلیس از عبدالرحمن خان در نهایت اشتیاق و احترام دعوت مسافرت به هند نمود. امیر عبدالرحمن خان در اخیر ماه مارچ 1885 وارد راولپندی شده، انگلیس ها با فیر بیست و یک توپ وی را استقبال نمودند و در پنج مجلس اشتراک نموده که در آخرین جلسه آن یک هزار و چهارصد نفر نواب، راجه، افسران و مامورین اشتراک نموده بودند. این زمانی بود که سپاه روس در پنجده افغانستان حمله کرده هیئت بخشی انگلیس را رو به فرار کرده بودند.

الیسر نماینده انگلیس در نخستین جلسه به امیر عبدالرحمن خان گفت اگر دولت روس به حمله بپردازد شما به دولت انگلیس اعتماد کنید که با روسیه در هر طرف جنگ آغاز خواهد شد. امیر در جواب گفت ما اعتماد خواهیم کرد اعتماد مردم افغانستان به مرور زمان حاصل میشود. در دومین مجلس باز هم نماینده متذکره به هدایت انگلیس به امیر گفت روس ها در افغانستان حمله کرده شما هنوز هم آمادگی دفاعی ندارید و سپاه انگلیس را هم قبول نمیکنید، پس وقتی که افغانستان از دست رفت استمداد انگلیس بی فایده است. امیر در جواب گفت من یک پارچه خاک را که روسیه در سر آن نزاع دارد به دولت روس میگذارم تا وقتی که من در داخل کشور خویش آمادگی بگیرم. در مجلس سوم امیر به نماینده انگلیس گفت وقتی که افغانستان میخواهد اسلحه بخرد نباید انگلیس ها از ورود آن به کشور ما ممانعت نمایند و همچنان محصلین افغانی را در رشته صنایع در لندن بپذیرد و چند نفر دیگر در رشته های متخصص معادن و انجینر استحکام بدهد. نماینده انگلیس این پیشنهاد را پذیرفت و امیر با بیست و دو فیل که قیمت هر فیل دو هزار کلدار بود با پنج هزار میل تفنگ خریداری و امدادی را به افغانستان انتقال داد. امیر در مجلس اخیر که یک هزار و چهارصد تن اشتراک داشتند به دولت انگلیس وعده داد اگر خارجی ها به افغانستان حمله نمایند به افغانستان دولت شما کمک خواهد کرد، من هم وعده میدهم اگر هند انگلیسی مورد خطر واقع گردد افغانستان میتواند و قدرت دارد به دولت انگلیس کمک نماید.

وقتی که امیر به وطن برگشت دولت انگلیس به عجله لقب رئیس دلاور اعظم احترامی طبقه اعلی "ستاره هند" با نامه از ملکه ویکتوریا به امیر تقدیم کرد. با وجود انجام قیام های خونین و مبارزات دلیرانه و مخالفت های شدید مردم و قبایل سرحد آزاد امیر به خواست انگلیس ها بالاخره تن داده دولت انگلیس به جای صدها هزار سرباز و افسر با اعزام پانزده تن نماینده در سال 1893 امضاء خط دیورند را که مانند خنجر بر سینه های ده ها میلیون مردمان دو طرف محسوب میشود در عقب دروازه های بسته برخلاف اراده بیش از نود و نه فیصد مردمان افغانستان و قبایل آزاد به امضاء رسید. از آغاز امضاء تا الحال مردم افغانستان و قبایل آن طرف خط دیورند تحت رهبری زعمای پر افتخار خویش مبارزات آزادی خواهانه را بخاطر حق سرنوشت برادران پشتون و بلوچ انجام داده خوشبختانه هنوز هم ادامه دارد.

با وجود سپری شدن یک صد و بیست سال از آن حادثه ننگین هنوز هم کشورهای مهاجم و نوکران گوش به فرمان شان به این اعمال بی شرمانه و تجاوز گرانه خویش بسنده نکرده در قرن بیست و یک هم میخواهند با شیوه جدید راه اندازی و بازیهای نو یکبار دیگر معاهده دیورند را با تحمیل افراد و گروه های وابسته خویش بر فرق ده ها میلیون مردم تکرار نمایند. طرح واگذاری ولایات جنوب غربی افغانستان را به طالبان می توان یک مثال زنده یادآور شد.

و چند مثال مشت نمونه خروار از عملکردهایی که میتواند در تطبیق پلانهای خصمانه کشورگشایان اثرگذار باشد نیز خدمت خوانندگان گرامی یادآور میشوم:

در حالیکه بیش از سه دهه میشود که مردم ما به نسبت جنگ اعلان ناشده از خارج در کوره های آتش و گرداب های خون دست و پا زده، میلیون ها هموطن ما قربانی، به ارزش هزاران میلیارد ثروت های مادی و معنوی کشور و مردم غارت و به پاکستان انتقال داده شده، عده ای از بازیگران از جمله نماینده امریکا در رابطه به حل قضایای افغانستان و پاکستان برای اغفال نمودن ده ها میلیون مردم از انجام جنایات گذشته خویش جنگ افغانستان را یک موضوع داخلی میخوانند. مردم میگویند اگر تشدید بحران موجود در کشور ما داخلی بوده پس چهل و سه کشور به رهبری امریکا روی کدام اهداف به کشور ما هجوم آورده اند؟

امین فرهنگ میگوید: بعد از ختم جنگ دوم جهانی ایالات متحده امریکا و متحدین آن بخاطر دستیابی اهداف خود مستبدترین حکومت و دولت ها را حمایت و دموکراتیک ترین حکومت هایی که به نفع ملت و کشور خیش کار مینمایند به نفع امریکا تمام نمیشود. به بهانه های مختلف آنرا محکوم و نابود کرده یک مثال آن در چلی میباشد.

وسایل اطلاعات جمعی از انتقال یک صد و پنجاه گروه های تروریستی از لاهور به وزیرستان جنوبی بخاطر انجام حملات انتحاری و کشتار جمعی در افغانستان خبر میدهند. مردم علت سکوت کشورهایی را که ریاکارانه سنگ مبارزه با تروریزم را به سینه می زنند سوال برانگیز خوانده و سخت نگران میباشند.

به محاصره کشیدن ولایت نورستان به واسطه طالبان، انجام بمبارد هوائی توسط یک طیاره بی پیلوت امریکائی که سبب کشته شدن شانزده تن طفل و زن گردید، افزایش ناامنی ها، گسترش خونریزی ها، نشر و پخش اخبار گمراه کننده زیرنام خروج قوت های خارجی بعد از سال 2014 فضای ترس و وحشت را در کشور ایجاد کرده، گسترش فرهنگ معافیت، فساد اداری، تولید، کشت، ترافیک قاچاق مواد مخدر، سنگهای قیمتی، آثار باستانی، قطع جنگلات مثمر و غیر مثمر، غضب چهار میلیون هکتار زمین به واسطه زورمندان، عدم توجه به تقویه قوای مسلح با سلاح های پیشرفته زمینی و هوائی، مسدود نکردن ده ها هزار لانه های تروریزم در آنطرف خط دیورند ،و نبود تعریف از دشمن مشخص، موجودیت گروه های بحران آفرین در رهبری مدیریت، رهائی سران طالبان از زندان های پاکستان، انجام محکمه صحرائی به واسطه طالبان، عدم تطبیق یکسان قانون عدالت اجتماعی، عدم حمایت از تولیدات داخلی، افزایش فقر، بیکاری، بیماری، دامن زدن انواع خشونت های خانوادگی، خصومت های قومی، سمتی، لسانی، مذهبی، گروهی، تنظیمی، حزبی، مداخله صریح ادارات استخباراتی کشورهای منطقه و جهان در امور داخلی کشور، ایجاد اعتلاف ها، اتحادها، احزاب و شوراهایی که صبغه مذهبی، سمتی، لسانی، قومی داشته، شعله ور نگاهداشتن جنگ تحمیلی غرض دستیابی به ثروت های مادی و معنوی کشور و مبدل ساختن پاکستان به لانه تروریزم و صدور افراطیون از آنجا به کشورهای افغانستان، هند، روسیه، آسیای میانه، سوریه و غیره و ده ها عوامل دیگراند.

که بازیگران پشت پرده غرض هموار سازی جاده های خونین خویش راه اندازی نموده و بخاطر رسیدن اهداف شوم شان اثرگذار میباشد. جای تأسف است با وجود انجام بازیهای خونین فوق الذکر هنوز هم سخنگوی ریاست جمهوری می گوید تمام طالبان مزدور نیستند، افغان هستند. مردم می پرسند آنهائیکه به امر ادارات استخبارات آی. اس، آی. سعودی، ایرانی یک عده کشورهای خلیج، بریتانیا، و غیره مردم ما را سر زده، زنان را محاکمه صحرائی نموده، با انجام حملات انتحاری ماین گذاری روی جاده و صدها جنایت دیگر میخواهند ده ها میلیون مردم پر غرور و آزاده افغانستان را، ذلیل، ناتوان و از پا درآورند و وادار به اطاعت کشورگشایان نمایند، مزدور بیگانه نبوده پس چه میتوان آنها را خطاب کرد؟

خلاصه اینکه گذشته یک صد و بیست سال ثابت میسازد که کشورهای مهاجم توسعه طلب بخاطر دستیابی به اهداف خویش از هیچ نوع توطئه و جنایات بالای ملت ها و کشورها از جمله کشور ما دریغ نکرده و نخواهند کرد. از کله کندن گرگ یعنی امضاء معاهده دیورند باید آموخت و غرض جلوگیری از بازیهای خونین و کاهش دشواریهای فوق الذکر تصامیم عاقلانه، عالمانه، صادقانه و خردمندانه را باید اتخاذ نمود.

به باور آگاهان امور یکی از راه های اساسی و عمده رسیدن به اهداف بزرگ انسانی و اسلامی و افغانی، دراز کردن دست اتحاد بین نیروهای سالم اندیش، ترقی پسند، صلح جو و جلب همکاری نهادها، سازمان ها از جمله اعضای پارلمان که کشورهای منطقه و جهان غرض مساعد نمودن زمینه انتخابات شفاف، آزاد بخاطر انتخاب افراد شایسته، لایق، ماهر، صادق به وطن در ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی بوده و میباشد، در غیر از آن تکرار بازیهای امضاء معاهده خط دیورند سرنوشت ده ها میلیون مردم کشور ما را بسوی نابودی ابدی سوق داده و پیامد ناگواری را در پی خواهد داشت.






September 11th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات